دیپلماسی بازهم معجزه آفرید/ولادیمیر برای ما پوتین نمیشود/زمستان به کجا نزدیکتر است؟
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۹۲۲۴۴
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز شنبه ۸ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که هشدار سرلشکر سلامی به آلسعود و رسانههای وابسته، تشییع پیکر شهدای حادثه شاهچراغ در شیراز، واکنش اهالی رسانه به اتهام دو خبرنگار و موتور سیکلتها در آلوده کردن هوای پایتخت چقدر سهم دارند در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
دیپلماسی بازهم معجزه آفرید
علی بیگدلی کارشناس روابط بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان دیپلماسی بازهم معجزه آفرید نوشت: اروپای سرد، کلید واژهای بود که ایران بعد ازتصمیم روسیه برای قطع گاز روی اروپا پس از جنگ اوکراین مکررا در رسانهها اعلام میکردند. واقعیت آن است که شهروندان اروپایی بیش از هر کشوری در ارتباط با زمستان امسال هراس داشتند، اما این بار هم مانند بسیاری از مواقع دیپلماسی و شاید بهتر بگوییم معجزه دیپلماسی به داد اروپاییها رسید. در ابتدای وخیم شدن روابط روسیه و اروپا، کشورهای این اتحادیه به خصوص آلمان، انگلستان و فرانسه تلاش کردند از ظرفیتهای خود برای جبران قطع احتمالی گاز استفاده کنند. از این رو در ابتدا برخی از نیروگاههای هستهای و نیروگاههای دیگر خود را که بهخاطر مسائل محیط زیستی در طول سالهای گذشته و به علت تعهداتی که برای بهبود وضعیت آب و هوایی جهان داده بودند را به مدار تولید برق باز گرداندند و بلافاصله و شاید هم به صورت همزمان دیپلماسی فشردهای را با کشورهای دارای گاز و منابع نفتی آغاز کردند. قطر نقش مهمی در تامین گاز اروپا ایفا کرد و به صورت سخاوتمندانه گاز مایع خود را در اختیار اروپا قرار داد و از سوی دیگر پیمانهای جدیدی را با کشورهای شمال آفریقا که در زمینه تولید انرژی فعال هستند، منعقد کرد و تلاشهای زیادی با مذاکره با آمریکا انجام داد تا تحریم نفتی ونزوئلا برداشته شود و صادرات نفت ونزوئلا برکاهش قیمت انرژی در جهان اثر بگذارد. از سوی دیگر نوعی اختلاف بین اعضای این اتحادیه با آمریکا به وجود آمد و بر اساس این اختلاف مکرون و صدراعظم آلمان قرار است با پوتین دیداری داشته باشند و پوتین را تشویق کنند که شیرهای گاز خود را روی اروپا باز کند که احتمال این گشایش هم بعید نیست. هرچند هنوز در این ارتباط به نتایج قطعی نرسیدهاند. با در نظر گرفتن موارد فوق اروپاییها توانستند مخازن گازی خود را برای زمستان تامین کند و آنچه برخی کشورها به دنبال آن بودند تا در زمستان سرد با قدرت بیشتری به چانهزنی با اروپا بپردازند ظاهرا دیگر وجود ندارد و اروپا هم دیگر مشکلی برای زمستان سرد امسال نخواهد داشت. اروپاییها، چون با تمامی کشورهای نفتی دنیا ارتباط مالی خوبی دارند و در آن کشورها سرمایهگذاریهایی در بخش انرژی صورت دادهاند، بنابراین مسلم بود که با چالش جدی روبهرو نمیشد البته دستگاه دیپلماسی ایران هیچگاه اینگونه القا نکرد که تهران به دنبال استفاده از زمستان بدون گاز در اروپا به عنوان اهرم مذاکره است. بازار اروپا در مصرف انرژی آنقدر مناسب است که حتی آمریکاییها قصد داشتند صادرات گاز به این قاره را با خط لوله امکان پذیرکنند، اما هزینه زیادی داشت. اروپاییها، چون روابط خوبی با جهان داشتند توانستند از یک بحران را با دیپلماسی فشرده پشتسرگذارند.
زمستان به کجا نزدیکتر است؟
پیمان مولوی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان زمستان به کجا نزدیکتر است؟ نوشت: در ماههای گذشته در بحبوحه جنگ اوکراین و قطع گاز روسیه و دقیقا در کشاکش مذاکرات، شاهد بودیم که یکی از مشاوران تیم مذاکره کننده، در توئیترگفته بود: زمستان در حال آمدن است! winter is coming!
اصطلاحی که از سریال بازی تاج و تخت فراگیر شده است و حاکی از آمدن شرایط بسیارسخت است.
اینکه اروپا وابستگی به انرژی روسیه ندارد حرفی است غیر علمی و اینکه تمام معضلات در اروپا شدیدا حل خواهد شد غیر واقعبینانه است، اما اروپاییها ذخایر خود را مدیریت کردند و این زمستان را با چالش، اما خواهند گذراند.
اما اینکه زمستان به اروپا خواهد رسید و آنها در فلاکت خواهند بود همانقدر مضحک است. کافیست به متوسط قدرت خرید در اروپا بنگرید و اینکه آنهادقیقا از چه چیزی رنج میبرند!
اروپاییها تورمهایی در حد ۱ الی ۳ درصد تا یک سال پیش را تجربه میکردند و امروز بین ۸ تا ۱۰ درصد! آنها نگران کاهش درآمد سرانهای هستند کهبا اولویت بودن اقتصاد بدست آوردهاند. از همین رو والاتر اشتاین مایر رییس جمهور المان میگوید: وارد مقطع سختی میشویم آن هم پس از ۵ دهه رشداقتصادی و موفقیت!
اما ما در ایران امسال هم درگیر تورم ۴۵٪ خواهیم بود، تورمی که تاثیر خودش را بر برابری ریال و دلار خواهد داشت و در صورت تحقق همین تورم ۸درصدی امریکا ریال ۳۷٪ تضعیف خواهد شد و این روند با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی ادامه دار است.
رشد نقدینگی ۳۸٪ سالیانه و کسری شدید بودجه همه و همه مبین کاهش قدرت خرید و افزایش فقر خواهد بود.
به گمانم ما در زمستان هستیم و هر ثانیه ۱۱۰۰ دلار هزینه عدم النفع صادرات نفت را میدهیم و جالب اینجاست با دلار ۳۳ تومن این رقم کمی کمتر ازنقدینگی خلق شده در ثانیه در ایران است.
کاش آن اهمیتی که در بریتانیا با درآمد سرانه ۴۵ هزار دلاری و المان با درآمد سرانه بیش از ان در باب اقتصاد وجود داشت در ایران هم شاهد بودیم. کاش کارشناسان در باب اینکه زمستان به اروپا خواهد رسید نظر میدانند و نه افرادی که تخصص دیگری دارند.
ولادیمیر برای ما پوتین نمیشود
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان ولادیمیر برای ما پوتین نمیشود نوشت: اگر عقلای جهان این روزها درباره یک جنگ هستهای هشدار میدهند، به دلیل اینست که مدیریتهای کلان در نقاط حساس در اختیار افرادی است که یا از تعادل کافی برخوردار نیستند و یا تمایلات کشورگشائی در وجود آنها جوشش فوقالعادهای دارد. این ویژگیها به آمریکائیها و بعضی کشورهای اروپائی اختصاص ندارد، در بلوک شرق هم همین تمایلات و همین عدم تعادل را میتوان به وفور یافت. چین به نوعی و روسیه به نوعی دیگر در همین چرخه قرار دارند و تصادم زیادهخواهیها و زیادهگوئیهای سران شرق و غرب است که جهان امروز را به لبه پرتگاهی هولناک کشانده است. حاکمان چین هم بسیار زیادهخواه و دیکتاتور هستند، ولی اهداف کشورگشائی خود را بیسروصدا و تاجرمآبانه دنبال میکنند، برخلاف آمریکائیها و روسها که صدای شیپورشان همیشه به گوش میرسد.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه این روزها نیات خود از تجاوز نظامی به اوکراین را بدون ذرهای محافظه کاری به زبان آورده و خصلت کشورگشائی خود را که از تزارها به ارث برده و در دوران شوروی تجربه کرده، بروز داده است. او روز جمعه در یک سخنرانی مفصل گفت: «وقایع اوکراین را میتوان تا حدی به عنوان یک جنگ داخلی تعبیر کرد، زیرا روسها و اوکراینیهای مردمی واحد هستند که در کشورهای جداگانه از هم جدا افتادهاند. روسیه به عنوان کشوری که اوکراین مدرن را ایجاد کرد، میتواند تنها ضامن واقعی و جدی دولت، حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین باشد.» (روزنامه جمهوری اسلامی ۶/۸/۱۴۰۱ به نقل از خبرگزاری تاس، وابسته به دولت روسیه)
این ادعا که اوکراین متعلق به روسیه است، شامل تمام کشورهای جداشده از شوروی سابق هم میشود. یعنی اگر پوتین چند سال دیگر در قدرت بماند، همین ادعا را عیناً درباره روسیه سفید، گرجستان، آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان، تاجیکستان و سایر جمهوریهای جداشده از شوروی هم مطرح خواهد کرد و برای ملحق ساختن آنها به روسیه متوسل به تجاوز نظامی خواهد شد.
مهمتر اینکه پوتین اگر در این اقدامات به پیروزی برسد، هوس خواهد کرد به سراغ افغانستان هم برود با این استدلال که ارتش سرخ شوروی سالها این کشور را در اشغال خود داشت و حکمرانان کمونیست آن را تعیین میکرد. بعید نیست با همین استدلال بعدها به سراغ ایران هم بیاید و بگوید ایران هم با توجه به اینکه بخشهائی از آن مدتی در اشغال روسها بود، به روسیه تعلق دارد و ما با ایران، یک کشور محسوب میشویم!
شاید باور کردن این پیشبینیها دشوار باشد، ولی در عالم سیاست آنهم زمانی که مدیریتهای کلان در نقاط حساس جهان در اختیار کسانی است که یا از تعادل کافی برخوردار نیستند و یا تمایلات کشورگشائی در وجود آنها جوشش فوقالعادهای دارد، چنین وقایعی اتفاق افتادنی است. فقط در صورتی میتوان از این قبیل تعرضات مصون ماند که مدیریت جهان در اختیار عقلا قرار گیرد و تا زمانی که چنین وضعیتی به وجود نیامده، ما باید برای حفاظت از منافع ملی خودمان حداکثر مواظبت را به عمل بیاوریم.
هر روز که میگذرد، حوادث نشان میدهند دو بلوک شرق و غرب، به ویژه نمودهای اصلی آنها آمریکا و روسیه، به یک اندازه غیرقابل اعتماد هستند و ما نباید منافع ملی خودمان را با اعتماد به آنها در معرض خطر قرار بدهیم. روسها در برجام و در ماجرای پهپادها به ما ضربه زدهاند. در خوشبینانهترین حالت، وقتی سخن وزیر خارجه کشورمان را معیار قرار دهیم که گفت فروش پهپادهای ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین نبود، باید با توجه به تخلفی که روسها کردهاند، آنها را غیرقابل اعتماد بدانیم. حالا هم که رئیس جمهور روسیه پا را فراتر گذاشته و میگوید وقایع اوکراین، یک جنگ داخلی است، مسئولان ما باید پیام این سخن را که چندوجهی است و تمام وجوه آن خطرناک هستند دریافت کنند و از گره زدن منافع ملی ایران به آنچه ولادیمیر پوتین اراده میکند بپرهیزند. چین هم همیشه نشان داده منافع خود را بر هر چیز دیگری ترجیح میدهد و هر وقت لازم بداند ایران را هم قربانی منافع خود میکند. ما باید در سیاست کلان خارجی خود تجدید نظر اساسی کنیم. این تجدید نظر به معنای قطع رابطه نیست، رابطه، لازم است، ولی متوازن و با پرهیز از اعتماد و تکیه به این یا آن. درست است که در دنیای پرسنگلاخ امروز بدون پوشیدن پوتین نمیشود راه رفت، ولی مسئولان سیاست خارجی ما باید این واقعیت را باور کنند که ولادیمیر برای ما «پوتین» نمیشود.
منبع: تابناک
کلیدواژه: مهسا امینی صولت مرتضوی آنفلوانزا واکسن آنفلوآنزا حرم شاهچراغ حادثه تروریستی شیراز ابتکار مرور روزنامه ها روسیه پوتین علی بیگدلی مهسا امینی صولت مرتضوی آنفلوانزا واکسن آنفلوآنزا حرم شاهچراغ حادثه تروریستی شیراز پوتین نمی شود اروپایی ها کشور ها روس ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۹۲۲۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان" رژیم شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.
*ترجمه: مهسا مژدهی
۳۱۱۳۱۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563